ALove in the sunset

پارت بیست و یکم

ویو مینهو

لباش تو چند سانتی متریمه.. چی میشه اگه یبار ببوسمش.. خواستم به سمتش برم که در بشدت باز شد نائو با ابروهای بهم گره زده بسمت تخت رفت خودشو روش انداخت پاهاش و تو خودش جمع کرد. جیسونگ با دیدن وضعیت نائو بسمتش رفت و رو تخت نشست..نائو هم از فرصت استفاده کرد و سرش رو پاهای جیسونگ گذاشت.

-عه عه عه زنیکه میزاشتی بخاطر دیشب کامل ببخشمت بعد کار دیگتو بروز میدادی

+وایی بزارین دو دیقه از دیدارت ن بگذره بعد دوباره بپیچیم به پر و بال هم

- هانجی بهم حق بده عصبی باشم

+خب حداقل درست تعریف کن ببینم به کدومتون حق بدم

نائو به محض یاداوری اتفاق بلند شد و صاف نشست. اخم هاش هنوز باز نشد شروع به توضیح داد

مینا و مینهو که تموم مدت اونجا بودند با شنيدن حرف های نائو کمی جا خوردن. با تعجب به اون دو خیره شده بودن که بلاخره مینا زبون باز کرد

! اما اونی سورا که هنوز جفتی برای خودش انتخاب نکرده

$ به هیچ امگایی هم تاحالا دست نزده تو مراسماتم فقط با مینا رقصیده

+شاید ینفر مد نظرشه و

-داشته خوابشو میدیده

! باید اونی رو به عشقش برسونیمممممم

جیسونگ و مینا و نائو با ذوق بالا و پایین پریدن

! +- ارهههههههههه

$ههه حالا چجوری میخواین از زیر زبونش بکشین که از کی خوشش میاد

+راس میگه

-هوممم اهااااا اجوماا سورا همچی رو به اجوماا میگه باید به اجوماا بگیم

+بریممم

$فک کنم قبلش باید لباساتونو عوض کنین

جیسونگ که انگار تازه متوجه سر و وضعش شده بود.با صورت همرنگ لبو به سمت اتاق کوچیکی که دیوارهایش رو لباس های مختلفی محاصره کردن و فضای کوچیکی برای عوض کردن لباسا که روبروش اینه قدی بلندی قرار داشت رفت تا اونجا پناه بگیره.

$برام سواله این حجم از ناز بودنتو به کی رفتی

-هانجی تمام خوشگلیشو به مادرش رفته

$جیسونگ فرزند اولین ملکه ست درسته

-بله  فقط چهارسالشون بود که ملکه به قتل رسید

$واقعا متاسفم

-فک کنم منم باید برم آماده شم با اجازه

نائو تعظیم کرد و به سمت اتاق خودش رفت
هان که هنوز صورتش کمی سرخ بود با خجالت گفت.

+م.. من.. ام. اده ام
دیدگاه ها (۰)

3>

...

سلااااامممم ستاره های دنباله دارخوشبختم از آشنایی با همتونم ...

3>

ALove in the sunset

ALove in the sunset

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط